داستان سکس آرش و دوست دخترش الهام

در بیاتوش انواع فیلم و عکس سکس ایرانی و خارجی میتونی پیدا کنی تازه کلی داستان سکسی واقعی هم براتون داریم.

مشاهده داستان‌ها مشاهده فیلم ها

داستان سکس آرش با دوست دخترش الهام 15 ساله از شهر تهران بچه نشتارود را بخوانید و لذت ببرید یکی از داستانهایی که خیلی جذابه و شهوت رو چند برابر میکنه.

آرش یکی از دوستان نزدیک من بود که تو سن 18 سالگی با دختری 15 ساله بنام الهام با بدن سکسی و سینه ها و کون  درشت دوست شده بود.

هر روز آرش با الهام مکان های مختلف قرار میذاشت و عاشق بدن سکسی و چهره جذاب الهام شده بود به طوری که صبح تا شب فکرش تهیه مکان بود.

تا اینکه بلاخره خونشون خالی شد و الهام را دعوت کرد برن خونه باهم خوش بگذرونن البته قبلش الهام از آرش خواست که تو خونه فقط صحبت کنند و آرش هم قول داد اتفاقی نیفته.

الهام هم آرش را خیلی دوست داشت و معلوم بود بدش نمیاد با آرش سکس داشته باشه تا اینکه به خونه رفتن و داستان همینجا شروع شد.

از اینجا به بعد داستان صحبت های آرش با من هست که انقدر با آب و تاب تعریف کرد انگار خودمم همونجا بودم و داشتم همه چی رو با چشمهای خودم میدیدم.

با الهام رفتیم داخل خونه و قسمت پذیرایی و روی مبل نشستیم و خیلی نزدیک هم بودیم الهام هم بدش نمیومد کمی دست مالیش کنم منم دستم رو انداختم دور گردن الهام و یکی از ممه های بزرگش رو میمالیدم. هر از گاهی الهام خجالت میکشید و میگفت بسته دیگه دستت رو بردار ولی من با پرویی و شهوت خیلی بالا اصلا گوش نمیکردم چی میگه و از الهام خواستم مانتو را دربیاره جالبه بدون ممانعت مانتو را درآورد و یک تیشرت قرمز و شلوار مشکی تنش بود. از زیر تیشرت دستمو کردم تو و پستانهای بزرگش رو از زیر سوتین کشیدم بیرون وای داشتم دیگه دیوانه میشدم نوک ممه هاش بزرگ و سفت شده بود معلوم بود داره از شهوت میمیره.

همینطور که در تلاش بودم تیشرتش رو از تنش دربیارم الهام خواهش میکرد که دیگه ادامه ندیم و از خونه بریم بیرون معلوم بود برای اولین باره این اتفاق داره براش میفته و ترس داشت. ولی کیرم داشت توی شلوارم میترکید و دیگه هیچی به غیر از کردن الهام برام مهم نبود تا اینکه بلاخره با زور تیشرت الهام رو درآوردم و گفتم فقط میخوام با سینه هات حال کنم و کار دیگه ای نمیکنم. الهام که دید من خون جلوی چشمام رو گرفته راضی شد با پستانهاش بهم حال بده منم نامردی نکردم زود شلوارم رو درآوردم و الهام دید شورتم کاملا خیس شده با تعجب داشت نگاه میکرد فکر میکرد شاشیدم تو شورتم😂 طفلک نمیدونست پسر حشری میشه پیش آب داره. دیگه طاقت نداشتم و انگار نمیفهمیدم الهام داره چی میگه، وقتی ممه های بزرگ و سفید الهام رو دیدم داشتم روانی میشدم و شروع کردم به خوردن نوک پستانها و آه و اوه الهام در اومد دیگه داشت از شهوت دیوانه میشد. همینجا به ذهنم رسید و دست الهام را گرفتم بلندش کردم و سرپا شدیم و بغلش کردم شروع کردم به لب گرفتن زبونم را میکردم تو حلقش درمیاوردم دیگه الهام توان حرف زدن هم نداشت. دستم رو کردم تو شلوار و لای کونش و انگشتم رو بردم روی سوراخ کونش که خیلی گرم بود و انگار آماده شده بود کیر رو بذاری تا ته توی کونش، دیگه بی طاقت شده بودم و ترس را توی چهره الهام میدیدم منم کیرمو از شورتم درآوردم و الهام همینکه چشمانش به کیر افتاد با صدای لرزان و هراسان گفت چقدر کیرت بزرگ و کلفته، باز گفت بسته دیگه آرش بهتره بریم دیگه ادامه نده منم گفتم دیگه نمیتونم دارم روانی میشم گفتم شلوارت رو دربیار که ممانعت کرد و بهش قول دادم کاری از پایین نمیکنم و کیرمو میذارم لای پستانهاش تا ارضاء بشم. الهام که متوجه شده بود من وحشی سکسی شدم چاره ای نداشت و هر چی میگفتم قبول میکرد که از پایین باهاش سکس نکنم قبلش خواستم کیرم رو بخوره با کمی ممانعت شروع کرد به خوردن و کمی پیش آب را به خوردش دادم که گفت چقدر شور بود. ازش خواستم سینه هاشو جمع کنه تا کیرمو بذارم لاش وای نمیدونید چه پستانهایی داشت همینکه گذاشتم لاش پیشابی بود که میریخت لای سینه هاش و کامل سر شده بود خیلی لای پستانهای الهام گرم بود و کلی داشتم لذت میبردم ضمن اینکه انقدر سینه اش بزرگ بود کامل کیرم رو گرفته بود و فقط میدیدم سر کیرم از لای قاچ سینه هاش بیرون میاد و دوباره محو میشه. حدود 5 دقیقه کیرم لای سینه هاش بود دیگه داشتم ارضاء میشدم که دلم نیومد تمام بشه و از الهام خواستم شلوارش رو دربیاره و بهش گفتم کمی لای پاهات بذارم آبم میاد و میدونست اگر قبول نکنه ممکنه اتفاق بدتری بیفته.

شلوار و شورت الهام را تا بالای زانو کشیدم پایین، دیدم شورت الهام هم خیس شده و کلی آب ازش اومده بیرون. انگشتم را کردم لای کوس دیدم وای خیس و لزج شده حیف که باکره بود و نمیشد از کوس بکنمش هنوزم از اینکه نتونستم از جلو بکنمش نادم و پشیمانم😁. حین اینکه با انگشت میکردم لای قاچ کوس الهام ازم میخواست تمومش کنم و کاری با کوس خیسش نداشته باشم چون ترسیده بود باکرگیش رو ازش بگیرم منم برای اینکه ترسش کمتر بشه با آب کوس خودش انگشتم رو خیس کردم و آروم فرو کردم تو سوراخ کونش. یک دفعه بلند گفت آی آرش دردم گرفت ولی من توجه نکردم و به آرامی انگشتم را داخل مقعد الهام میچرخوندم تا سوراخ کونش باز بشه بتونم از کون بکنمش و آبمو بریزم تو کون سفید و بزرگش. ازش خواستم کمی خم بشه و نگران نباشه گفتم اگر همکاری کنی خیلی زود تموم میشه و با نگرانی حرفم را گوش کرد و خم شد منم کیرمو با آب دهانم کامل خیس کردم و اینبار با دو انگشت کردم تو سوراخ کون الهام بازم گفت آی داری چکار میکنی دردم گرفته منم باز بهش گفتم نگران نباشه الان همه چی تموم میشه.

همین که حس کردم سوراخ کونش آماده شده و جا باز کرده آروم سر کیرم رو گذاشتم لبه سوراخ و کمی فشار دادم یک دفعه کلاهک کیرم سر خورد بطور کامل سر کیرم رفت تو کونش، اینجا بود که الهام جیغ کشید و خودشو جمع کرد و گفت خیلی درد داره توروخدا بسته. دوباره به آرامش دعوتش کردم و گفتم کمی تحمل کنه دردش کمتر میشه چون تا حالا کون ندادی اولش سخته و به مرور عادت میکنی تا اینکه آرام آرام کیرم را تا ته کردم تو کونش و داشتم دیگه دیوانه میشدم. چنین لذتی مگه داریم وای خیلی خوب بود خیلی داغ بود و سوراخ کونش کامل باز شده بود و خیلی راحت عقب جلو میکردم چندبار هم کامل درآوردم و دوباره کردم تو و بعد از گذشت دو دقیقه حس ارضاء داشتم و تا ته فرو کردم و کامل آبمو خالی کردم تو کون سفیدش، خیلی خیلی خوب بود. اونایی که تا حالا از کون دختر نکردن پیشنهاد میکنم برای یکبار هم که شده اینکار رو بکنن واقعاً لذت بخشه البته اینا پیشنهاد آرش بود😅 و این بود داستان جذاب و سکسی آرش و الهام که میدونم آب از دهنتون راه افتاده و دوست داشتید شما هم جای آرش بودید.