داستان سکسی باران و لز با دختر خاله اش

در بیاتوش انواع فیلم و عکس سکس ایرانی و خارجی میتونی پیدا کنی تازه کلی داستان سکسی واقعی هم براتون داریم.

مشاهده داستان‌ها مشاهده فیلم ها

سلام من باران هستم 20سالمه و میخام داستان لز خودم با دختر خالمو تعریف کنم من20سالمه و دخترخالم که اسمش سحر هست22سالشه خوب از خودم بخوام بگم من یه قیافه معمولی دارم اما هیکلم سکسع چون رقص حرفه ای انجام میدم و دختر خالم هم پوست سفیدی داره و تقریبا شبیه به همیم این داستان مربوط میشه به تابستون پارسال که من 19سالم بود.

داستان از اونجایی شروع میشه که خونه خالم اینا توی ورامین هستش و ما هم برای گذروندن تعطیلاتمون رفتیم اونجا و قرار شد که شب هم اونجا بمونیم وقتی رسیدیم نزدیک ساعت 9 شب بود من رفتم حموم دوش گرفتم چون راه طولانی بود وقتی از حموم برگشتم ساعت 10 بودو کسی هم خونه نبود جز دختر خاله ام لباسامو پوشیدم و رفتم بیرون ازش پرسیدم بقیه کجان که گفت یکی از فامیل ها فوت شدع و مجبور شدن که برن شهرستان گفتم چرا مارو نبردن گفت بابات گفته که فردا شب برنیگردیم شما دیگه لازم نیس بیاید منم یه اوکی گفتم رفتم آشپزخونه تا شام بکشم برای خودمو بخورم بعد اینکه شامم تموم شد نشستم پیش سحرو باهم فیلم نگاه میکردیم ساعت حدود 12شب بود که گفتم من کجا بخابم گفت برو تو اتاق من بخاب من تنهایی میترسم گفتم اوکی تو نمیخابی گفت تو برو منم میایم من رفتم تو اتاق و از اونجایی که عادت دارم همیشه با شورتک بخابم شلوارمو با شورتکم عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم بعد از 10 دقیقه صدای بسته شدن در اتاق اومد و بعدشم تخت بالا پایین شد میدونستم سحرِ واسه همین همونطوری پشت بهش خوابیده بودم کم کم داشت خوابم میبرد که دیدم سحر از پشت خودشو چسبوند بهم و اروم کونمو میمالید ولی من خودمو به خواب زدم بعد از3دقیقه مالیدن کونم شورتکمو کشید تا زیر کونم و چسبید بهم ک فهمیدم اونم شلوارشو دراوردع همونجوری که بدنشو بهم میمالید دستشو گذاشت رو سینه هامو اونارم میمالید من دیگ نتونستم خودمو کنترل کنم و برگشتم و شروع کردیم لب گرفتن ازهم همونجوری که لبامو میخورد دسشو رسوند به کسمو شروع کرد مالیدنش داشتم از لذت زیاد از حال میرفتم کم کم رفت پایین تاپمو از تنم در آوردو شروع کرد خوردن سینه هام منم که نقطه حساسم سینه هام بود بلند بلند داشتم آه آه میکردم اونم که حسابی حشری شدع بود لباسشو کامل دراوردو حالت69شدیم با ولع شروع کردم خوردن کسش و اونم داشت کسمو میخوردو کونمو انگشت میکرد یه دفعه از روم بلند شدو کسشو گذاشت رو کسمو شروع کرد تند تند کردن من جیغم رفته بود رو هوا اونم حرفای سکسی میزد و من دیونه تر میشدم روم خابید و شروع کرد مالیدن کسش به کسم و در گوشم میگف از کی تو کفتم لعنتی و جنده ی من و منم فقط آه میکشیدم کم کم داشتم ارضا میشدم بهش گفتم اونم گفت زودع و 5دقیقه صبر کردیم بعدش منو به پشت خوابوند و روم دراز گشید جوری که کسش به کونم میخورد شروع کرد تلمبه زدن رو کونم و چک سکسی میزد بهش هردومون داشتیم لذت میبردیم ک دوبارع برم گردوند و افتاد روم و کسشو به کسم میمالید که یه دفعه یه جیغ بلند کشیدم و ارضا شدم اونم با این حرکتم تلمبه هاشو تند کردو بعد از1دقیقع ارضا شد خوابید رومو شروع کردیم به لب گرفتن بعدش رفتیم حموم اونجاهم یه ذره باهم حال کردیم و اومدیم بغل هم خوابیدیم .

پایان.